بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا به معنای ایجاد راه حلها و فرصتها برای بینندگان و مشتریان است. به گونهای که تاثیر مثبتی هم بر کسب و کار و هم بر مشتریان شما داشته باشد.
در بازاریابی درونگرا، مشتریان تنها روباتهایی نیستند که محصولات/خدمات را میخرند.
بلکه افرادی با انواع نیازها و مشکلات هستند و این وظیفه شماست که این مشکلات را برای آنها حل کنید.
فلسفه اینباند این است که برای ترغیب مردم به خرید و استفاده از خدمات کافی نیست، در عوض باید به آنها کمک و حمایت کنید.
بازاریابی درونگرا تلاش میکند تا محتوا و مفاهیم مناسب را که به طور کامل برای موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی بهینه شده است،
به مشتریان بالقوه در زمان و مکان مناسب، با توجه به شخصیت مخاطب ایده آل، ارائه دهد.
مهمترین بخش این نوع بازاریابی، یافتن محتوای مناسب برای جذب مخاطب و تشویق آنها به شرکت در قیف فروش کسب و کار شما است.
این امر به مرور زمان با ارسال پیامهای شخصی، ایمیل، رسانههای اجتماعی و بسیاری از روشهای تبلیغاتی دیگر امکانپذیر خواهد بود.
مزیت های بازاریابی درونگرا چیست؟
بازاریابی درونگرا همواره در تلاش است تا با یافتن مشتریان مناسب برای
کسب و کارشان، برقراری ارتباط عمیق و ایجاد شادی، آنها را به مشتریان وفادار تبدیل کند.
اکثر روشهای بازاریابی سنتی کارایی خود را از دست دادهاند و به طور کامل انگیزه مشتریان مدرن را ندارند.
در نتیجه بازاریابی درونگرا هر روز بیشتر از دیروز رواج پیدا کرده است و سعی دارد با ارائه جدیدترین راهکارها مشکلات روشهای سنتی را برطرف کند.
ایده بازاریابی درونگرا این است که چیزی را بدون «فروش» بفروشد!
در واقع مشتریان شما برای نیازهای خود محصول شما را خریداری میکنند.
اهمیت این موضوع در دنیای امروز زمانی آشکار میشود که مردم بدانند دیگر تمایلی به خرید محصول ندارند.
بلکه هدف ما از خرید محصول کسب یک «تجربه» جدید است.
بازاریابی درونگرا تنها اطلاعاتی را که مخاطبان شما نیاز دارند، را ارائه میدهد.
این باعث میشود که برند شما رشد کند و کسب و کار شما به عنوان یک رهبر متفکر در ذهن مخاطبان شناخته شود.
بازاریابی درونگرا با برونگرا چه تفاوت هایی دارد؟
بازاریابی درونگرا کاملاً مشتری مدار است.
به این ترتیب تمام اطلاعاتی که مصرف کنندگان برای تصمیمگیری صحیح به آن نیاز دارند، در
دسترس است.
در حالی که بازاریابی سنتی یا برونگرا بر آنچه که کسب و کار میفروشد، تمرکز دارد،
بازاریابی برونگرا بر روی “هویت” کسب و کار و دلایل فروش چنین محصولات یا خدماتی تمرکز میکند.
این تفاوت اساسی میان این دو بازاریابی است.
همچنین بازاریابی بیرونگرا خیلی گرون تره، بازاریابی درونگرا متکی به خلاقیت، تلاش و تداوم برای انتشار محتوایی است که ارزش خوبی را برای مردم فراهم میکند،
بنابراین مشتریان ارگانیک را با هزینه کمتر جذب میکند.
گردونه (flywheel) در بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا به جای قیف فروش از گردونه استفاده میکند.
به این ترتیب مشتریان و مخاطبان هرگز یک بار با کسب و کار شما ارتباط برقرار نمیکنند.
زیرا آنها به حلقه میپیوندند و مشتریان وفادار میشوند.
این مشتریان وفادار به نوعی به عنوان بازاریابهای جدید برای شرکت شما عمل میکنند و افراد بیشتری را در حلقه مشارکت میدهند.
هرچه چرخه سریعتر بچرخد، تجارت شما سریعتر رشد خواهد کرد.
گردونه از سه بخش تشکیل شده است: جذابیت، تعامل و لذت
استراتژی جذب
این مرحله به شدت بر تولید و توزیع محتوای موثر متکی است.
مرحله جذب را میتوان به عنوان مرحله دسترسی به مخاطب نیز تعریف کرد.
برای انجام این کار، شما نیاز به تولید محتوایی مانند پستهای وبلاگ و پستهای رسانههای اجتماعی دارید.
لطفاً توجه داشته باشید که این محتوا باید “ارزش” را به بیننده ارائه دهد.
به عنوان مثال، باید نشان دهید که چگونه محصول شما یک مشکل خاص را برای مخاطبان شما حل میکند.
اگر میخواهید در این مرحله (در دنیای دیجیتال) موثرتر باشید، بهتر است استراتژیهای بازاریابی محتوا و سئوی خوبی برای محتوای خود داشته باشید.
استراتژی تعامل
مرحله تعامل زمانی است که شما باید یک رابطه پایدار و طولانی مدت با بیننده خود ایجاد کنید.
به عبارت دیگر، شما باید با مخاطبان خود به گونهای تعامل داشته باشید که خود آنها سعی در حفظ و برقراری ارتباط با شما داشته باشند.
برای این منظور، ایده خوبی است که ارزشی را که کسب و کارتان میتواند به مخاطبانتان بدهد، به آنها نشان دهید.
برای یک استراتژی تعامل موفق، بر خدمات مشتری و فروش تمرکز کنید. به مشکلات مشتریان خود گوش دهید و همیشه راه حل مشکل را بفروشید نه محصول را.
استراتژی لذت
مرحله لذت تضمین میکند که مشتریان شما پس از خرید از کسب و کار شما برای مدت طولانی خوشحال و راضی خواهند ماند.
در این مرحله، شما و اعضای تیمتان باید مشاورانی باشید که آماده کمک و راهنمایی مشتریان خود در هر زمان هستند.
مرحله لذت، نوعی از پشتیبانی مشتری است و میتواند تا 6 ماه طول بکشد.
در این مرحله، باید تجربه مشتری را هنگام استفاده از محصول/خدمت ثبت کنید، بازخورد مشتری را دریافت کنید و سعی کنید مشکل را حل کنید.
توصیه میکنیم برای این مرحله از چت باتها و شبکههای اجتماعی استفاده کنید.
بازاریابی درونگرا با بازاریابی محتوایی چه تفاوتی دارد؟
هر دو بازاریابی درونگرا و بازاریابی محتوا به تولید محتوا، تحویل مناسب و در نهایت به تأثیر آن بر بیننده بستگی دارد.
هر دو روش سعی میکنند به جای اینکه بیننده را با محتوای تبلیغاتی زیاد و بیفایده محاصره کنند، محتوای مناسب و لازم را در اختیار بیننده قرار دهند.
با این حال، بازاریابی درونگرا و بازاریابی محتوا مترادف در نظر گرفته نمیشوند.
بازاریابی درونگرا با بازاریابی دیجیتال و اینترنتی چه تفاوتی دارد؟
بازاریابی ربایشی در قلب بازاریابی دیجیتال و اینترنتی متولد شده است.
اما تصور نکنید که روشهای بازاریابی درونگرا محدود به دنیای دیجیتال میباشد.
بازاریابی درونگرا فلسفهای است که میتوان از آن در تمام جنبههای بازاریابی استفاده کرد.
به عنوان مثال، اگر میخواهید با چاپ و توزیع یک جزوه به سرویس اطلاع دهید، میتوانید هم ورودی و هم خروجی را مطلع کنید.
وقتی به طور تصادفی جزوهها و بروشورها را بین همه افراد حاضر در خیابان توزیع میکنید، در واقع بازاریابی برون گرا انجام میدهید.
با این حال، اگر میخواهید جزوه را در مکانی مرتبط با خدمات توزیع کنید (مثلاً اگر میخواهید جزوه را برای مرکز مراقبت از جلوی کلینیک توزیع کنید)،
این روش به بازاریابی درونگرا نزدیکتر است.
کلام پایانی
بازاریابی درونگرا یک روش بازاریابی مدرن است که در آن هدف کسب و کار فقط فروش یک محصول یا خدمات نیست، بلکه هدف حل مشکل مخاطب است.
با این کار مشتریان شما مشتریان وفادار خواهند بود.
بازاریابی محتوا مهمترین قسمت بازاریابی درونگرا است. با تولید محتوا میتوانید مخاطبان را جذب کنید، اطلاعات ارزشمندی ارائه دهید و آنها را به مشتری تبدیل کنید.
پس از خرید باید همیشه مشاور باشید و در قبال مشتریان خود پاسخگو باشید تا بتوانند با شما تعامل داشته باشند و لذت ببرند.