قبل از اینکه بخواهیم مستقیم وارد بحث این شویم که تارگت فروش چیست؟ بهتر است ابتدا معنی تارگت را برای خودمان مشخص کنیم!
تارگت (target) در واقع یک کلمه انگلیسی و به معنای فارسی هدف است. اما در زبان محاوره ای به معنای به هدف زدن کاربرد دارد.
به نظر من، به هدف زدن در سیبل مورد نظر، جدایی از بدست آوردن امتیاز، لذت بخش نیز هست. اینکه با دقت و تلاش بتوانید نقطه هدف را نشانه روید، موضوع مقاله پیش روی شماست. من “میرا” هستم و می خواهم در این مقاله برای شما از تارگت فروش بنویسم.
تارگت فروش چیست ؟
بعد از اینکه دریافتیم معنی تارگت چیست! حالا سراغ این برویم که تارگت فروش یا در واقع sales target چیست؟ بازاریابان سنتی و قدیمی، از این واژه و البته به شکل فارسی آن زیاد استفاده کردند و آگاهی کاملی از آن دارند. ما هم بهتر است در اینجا بگوییم “هدف فروش”!
از زمان غافل نشویم! تارگت فروش یعنی مقدار از پیش مشخص شده فروش، در یک بازه زمانی!
فرض بر این بگیریم که یک شرکت کوچکی تاسیس نمودیم. حال برای اینکه شرکت را به سمت پیشرفت و بزرگتر شدن سوق دهیم چه باید بکنیم!؟
از قبل نیز یک بیزینس پلن طراحی نمودیم! اما برای محقق شدن نتایج پیش بینی شده نیاز به ابزار های خاص داریم. یکی از آن، داشتن هدفی مشخص از فروش است. همه چیز مهیا است و فقط می ماند یک برنامه ریزی دقیق برای بیشترین فروش و البته بیشتر شدن روز افزون آن.
فروش قلب تپنده ی هر بیزینس است!
همانطور که برای همه آگاه است، راز تپیدن اقتصادی هر بیزینسی، کسب در آمد از آن است! و این راه در آمد، فروش “کافی” است. یادمان نرود که مورد مثال ما، تاسیس یک شرکت کوچک بود و قرار است که به بزرگ تر شدن آن فکر کنیم!
یادآور شوم که تمامی کمپانی های بزرگ، از همین نقطه شروع کردند و برندی که این موضوع را جدی نگرفت هیچ وقت بزرگ و در واقع برند نشد. بنابراین لازمه برندسازی، برابری توقع از فروش با خود فروش واقعی است.
از کجا شروع کنیم!؟
حالا که تصمیم خود را گرفتید، اول فروش ماه قبلی خود را مشخص نمایید. شاید در اینجا خواندن مقاله ی “نمودار سینوسی” برایتان مفید باشد!
مثلا در ماه گذشته 10 مورد فروش داشته اید، و میانگین فروش سه ماه گذشته نیز 8 مورد بوده است. تارگت زدن دقیقا از همین جا آغاز می شود. اینکه شما تصمیم بگیرید در ماه فعلی این مقدار فروش را بیشتر کنید. همچنین در ماه آینده نسبت به ماه فعلی فروش بیشتری داشته باشید.
با ترسیم تارگت ماهیانه، فروش خود را بیشتر کنید!
شما باید بدانید که اهداف بازاریابی و تبلیغات شما، چقدر به نتیجه نزدیک است!؟ فرض بر این باشد که با فروش 10 محصول در ماه گذشته ما به نقطه ی سر به سر (اصطلاح بازاریان قدیم ایران) رسیدیم. یا به عبارتی عامیانه دخل و خرج ما یکی شده است. اگر استراتژی فروش همین باشد، همیشه در یک نقطه خواهیم ماند. اگر هم تورم را در نظر بگیرید، قاعدتا سقوط خواهید کرد.
اما تصمیم، بزرگ شدن آن شرکت تازه تاسیس است!
دسته بندی تارگت فروش
- تارگت فروش بر مبنای سود فروش
- تارگت فروش بر مبنای مقدار فروش
وقتی شروع به نوشتن یک برنامه هدفمند می نمایید، دو راه کلی پیش رو دارید. شما می دانید با فروش 10 محصول، آ تومن درآمد خواهید داشت و تا اینجا یعنی سر به سر شدن.
حالا بهتر است راه خودتان را مشخص نمایید که به صورت تعدادی تارگت بزنید ، یا به صورت رقم سود! مثال اینکه مشخص کنید در ماه آینده فروش خود را به 12 عدد برسانید، یا سود حاصل از فروش شما به مقدار آ + ب تومن برسد.
بهترین راه تارگت فروش چیست ؟
در تحقیقات به عمل آمده در بین بازاریابان مطرح دنیا، تقریبا به یک نسبت مساوی هر یک را انتخاب نمودند.
بنابراین خود به این نتیجه برسید که کدام روش برای شما مفید تر است.
راه فروش را انتخاب نمایید!
برای کسب نتیجه مطلوب، باید الگو و روشی را انتخاب نمایید که مطمئن باشد. اما در میان روش های سنتی تا تبلیغات دیجیتال، کدام روش برای شما سودمند خواهد بود. آیا بازاریابی بهترین گزینه است؟
دغدغه اصلی کارفرمایان در خصوص تارگت فروش، زمانی است که به دنبال راه اجرایی آن هستند!
من به عنوان محقق به یک نتیجه رسیدم: تنها 10 تا 15 درصد از افرادی که خواستند برند شوند، موفق شدند. چرا؟
85% افراد با سرمایه و یا یک فکر، کاری را آغاز میکنند. اما تنها 15% از افراد (حتی کمتر) با یک استراتژی از پیش تعیین شده، شروع میکنند! این آمار در آمریکا نیز فقط کمی متفاوت تر است. عمر بیش از 50% برند های تازه تاسیس در آمریکا، حداکثر 10 سال گزارش شده است و در حدود 20% تا دو سه سال بعد از تاسیس دوام می آورند.
برنامه ریزی دقیق برای تارگت، نیازمند یک آنالیز از سوابق خود و رقبا میباشد. باید بدانید برای هر بیزنسی، راه های زیادی در تبلیغات و بازاریابی وجود دارد. اما کدام روش سودمند خواهد بود؟ بنابراین باید سوابق فروش خود را آنالیز کنید و بدانید در چه زمانی با آن نوع تبلیغ و بازاریابی خود به چه حد و ننتیجه ای از فروش رسیده اید!
قسمت مهم تر، آنالیز برند های رقیب هستند. توجه کنید که برای کسب نتیجه ی دقیق، تمامی برند های ضعیف و قوی را باید مد نظر قرار دهید. به سبب اینکه راه اشتباهی که برند ضعیف رفته است را شما امتحان نکنید.
روش زود بازده و دیر بازده
یک برند خدمات توریستی، از چند ماه مانده به پایان سال، شروع به یک سری تبلیغات هدفمندی کرد. ابتدا پاکت خالی را به محل های مورد نظر ارسال نمود، در زمان بعدی کارت پستالی از تصویر یک شهر خاص (یه شهر توریستی معروف) درون پاکت قرار داد و به همان مخاطبان قبلی ارسال کرد. ذهن مخاطب درگیر این شده بود.
در آخر که زمان این رسیده بود که مردم اقدام به رزرو هتل و بلیط ترابری کنند، پاکتی دستشان رسید که باز همان نوع کارت پستال داخل بود، اما با این تفاوت که روی پاکت نوشته بود آژانس مسافرتی X.
برنامه ریزی دقیق، انتخاب بازار هدف، راه درست، سبب شد که این شرکت خدمات توریستی، به تارگت فروش خوبی دست یابد. اما این نوع روش یک ایراد دارد که اکثر کارفرمایان متقاعد به انجام آن نیستند. دیر بازده!
در بستر اینترنت (مرورگر) وقتی کلمه ی مورد نظری را سرچ میکنید! یک لیست 10 تایی در صدر نمایش خواهید دید. البته این 10 برند اول که در نتایج گوگل شاهد آن هستید، در زمان فعلی (که در نتایج بالا هستند) بیشترین فروش کالا و یا خدمات خودشان را دارند. اما چجوری در صدر نتایج قرار گرفته اند؟
سئو نیز یکی از روش های دیر بازده است! به همین سبب است که باز مورد تایید کارفرمایان کمی میباشد. اما نتیجه ی حاصله برای اشخاصی که در سئو سایت خودشان زحمت کشیده اند به مراتب خیلی دلچسب خواهد بود.
همان برند خدمات توریستی، صرف اینکه تبلیغات دیربازده ای را انجام میداد، همزمان توسط بازاریابان خود و همچنین تبلیغات هدفمند دیگری، کسب درآمد داشت. شرکت هایی که برای مدیران و پرسنل خود نیاز به دریافت بلیط داشتند! افرادی که در رسانه ها به دنبال تورهای مسافرتی بودند با تبلیغات و یا تماس به موقع بازاریابان آن شرکت، مواجه میشدند.
بهترین روش تارگت زدن
اگر نسبت به تدوین بیزینس پلن خود اقدام نکرده اید، همین حالا طراحی پلن بیزینس خود را شروع کنید. سپس نسبت به مراحل زیر اقدام نمایید:
- هدف از تاسیس برند خود چیست؟
- چه تعداد کالا و یا خدماتی را دارید؟
- کدام محصول شما پر فروش است؟ چرا پر فروش است؟
- مخاطب شما کیست؟ (پرسونا)
- چند در صد از نیاز های مخاطب با محصول شما برآورده خواهد شد؟
- رقبای شما کیا هستند؟
- از چه طریقی رقبا اقدام به فروش میکنند؟
- کانال های تبلیغاتی آنان کجاست؟
- چه امکاناتی محصول آنان دارد که محصول شما ندارد؟
- آیا محصول شما نیاز به محصول مکمل دیگری دارد؟ یا محصول شما مکمل محصول دیگری است؟
- سطح توانایی خرید در محصول شما متوجه دهک خاصی از اجتماع است؟
- فرم نظرسنجی از مشتریان خود داشته اید؟ آنان چه انتقادی داشته اند؟
- بسته بندی و نحوه ارسال کالا شما چگونه است؟
- اگر خدمات هستید! نماینده شما تصور درستی از برند شما ارائه می نماید؟
- نموداری از فروش خود داشته اید؟ در کدام ماه بیشترین فروش را داشته اید؟ چرا!؟
این تنها بخشی از سوالاتی بود میتواند آغازگر سوالات بیشتری در ذهن کارفرما باشد تا بتواند نسبت به طراحی و اجرای تارگت فروش خود اقدام نماید. حال با این وجود اگر تعدد سوالات و پاسخ های دقیق بیشتر باشد، قطعا به سیبل زدن راحت تر و میسر تر خواهد بود. صرف اینکه فقط بخواهید فروش 10تایی خود را به 12تا در ماه بعد برسانید، بدون برنامه ریزی، شاید تنها با یک شانس موفقیت موقت حاصل شود.
موفقیت خریدنی نیست! موفقیت را باید ساخت.
موفق بسازید
نویسنده: میرا
از اینکه محتوا را با ذکر منبع به جهت اهداف اقتصادی خود باز نشر مینمایید سپاسگزارم.
همچنین بخوانید:
https://www.originalversion.ir/seo-price/
نوشتههای مرتبط
مشاور فروش کیست و چه ویژگی هایی دارد؟
ایده خورشیدی که غروب کرد!
مشاور تبلیغات و تهیه استراتژی های تبلیغاتی با مشتریان