چه نوع تبلیغی برای کسب و کار مناسب است؟

یکی از راه های موفقیت پافشاری روی باور های درست است! اما بسنده کردن به همین نکته بزرگترین ضربه را خواهد زد.

یکی از باورهای درست که اکثریت می‌دانند و آگاه‌اند ولی انجام نمی‌دهند تبلیغات است. آیا تبلیغات در هر فضایی مانند اینستاگرام پاسخگوی نیاز تبلیغاتی ما خواهد بود؟
شاید به جرات می‌توانم که بگویم طبق آماری که گرفتم بیش از ۹۰ درصد افرادی که صاحب کسب و کاری هستند
موافق تبلیغات هستند. اما چرا طبق آمار فرضی بنده فقط ۱۰ درصد این افراد موفق هستند !؟

نابرده رنج گنج میسر نمیشود

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت
دانه نکاشت ابله و دخل انتظار کرد
خب این شعر استاد سعدی ، در مثال کار کردن کشاورز و نتیجه‌ی حاصله است
که شخصا فکر نمیکنم که کسی از معنای آن بی خبر باشد. اما امروز من در باب صنعت تبلیغات
به گونه ای متفاوت تشبیه می‌نمایم :
نکرده تبلیغات برند حاصل نگردد
مزد آن گرفت که از نان زد و تبلیغ کرد
هر کس عمل نکرد و عنایت به دهن داشت
ثمر نداشت دخل‌ش و نا فرجام عمل کرد
به ظاهر شعر بنده نیز ، نیازمند تفسیر و معنا نیست ، اما در ادامه چند خطی بر شرح این موضوع ، خواهم نوشت.
از گذشته و ورود تمدن بشری به مرحله ی عرضه کالا ، ناخواسته تبلیغات آغاز گردید ،

در ابتدا هدف از تبلیغ ایجاد تمایز مالی بین خود و دیگران بود و امروزه با ظهور عصر ارتباطات جدایی از این مهم ،
ایجاد تمایز شخصیتی نیز مطرح است و این یعنی به معنای برند.

هدف اشخاص از تبلیغات

پس هدف اشخاص در خصوص تبلیغات به  نوع کلی تفکیک می‌گردد،  دسته اول به فکر فروش بیشتر و رسیدن به ثروت است ، و هدف دسته ی دوم کمی فراتر و رسیدن به آینده‌ی شغلی و برندینگ است.
در روزگاری دور ، در پس یک بازار محلی ، روزانه افراد زیادی مشغول به فروش کالای خود بودند .

هر یک محصول تولیدی خود را در جایی از آن بازار ارائه می‌نمودند. مردم خریدار هم به آن مکان معین رجوع و کالا‌ی مورد نیاز خود را خریداری می‌کردند.

کم کم زمانی رسید که کاسب ها برای یافتن مشتری مورد نظر،
با فریاد کردن نام محصول ، ناخواسته وارد به عرصه تبلیغات شدند.
حال دلیل این فریاد ها نشاَت گرفته از وفور رقبا و تلاش بیشتر برای پیشی گرفتن در امر فروش و یا با عنوان کردن نام محصول،
تسریع کردن راه برای خریدار بود.

شاید به جرات بتوان گفت این قسمت بخشی از تاریخچه‌ی پیدایش علم بازاریابی و تبلیغات بود.
امروزه نیز بعد از گذر سالیانی دراز و پیشرفت جهانی علم تبلیغات همچنان این بازاریابی در ایران وجود دارد.
اما در نگاه بومی شده ، همچنان همین روش سنتی فارغ از نتیجه ، مورد استقبال خیلی از کسبه ها میباشد.
تا به این لحظه به نوع خاصی از بازاریابی که یکی از شاخه های تبلیغات است ، اشاره نمودیم .

اما این تبلیغ در جامعه ی کوچک می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و برای فروش محصول در جامعه و فرهنگ های دیگر باید از روش های متفاوت دیگری بهره برد.

تبلیغات در اینستاگرام

تبلیغات در رسانه های سمعی و بصری و معرفی خود در آن ، روشی است که بیش از یک صده از عمر آن می‌گذرد. ابتدا با اختراع رادیو و همگانی شدن آن و امروزه در شبکه های اینترنتی همچون اینستاگرام ، فراگیر شده است.
کمی پیش تر و حدود یک دهه قبل  ، تیزر های تلویزیونی حرف اول تبلیغات را می‌زدند اما امروزه رقم های کلانی برای آنها مطرح است و توانایی پرداخت آن از عهده هر کس خارج است.
حال پس از نگاهی کلی نسبت به تاریخ و روش های متفاوت و مورد استفاده ی آن در صنعت تبلیغات ، یک سوال کلی پیش می‌آید. آن سوال این است :
آیا موفقیت در کسب و کار ، نیازمند تبلیغات است ؟!
فارغ از پاسخ های گمراه کننده برخی از افراد ، باید عرض کنم خدمتتان که غیر از این نخواهد بود. چند سالی است که همگان به تبلیغات در اینستاگرام اشاره‌ی ویژه‌ای دارند ، تا به حال از خود پرسیده‌اید که علت این اتفاق نظر چیست ؟!

پیدایش اینستاگرام

پیدایش اینستاگرام و تبدیل شدن آن به عنوان یک رسانه محبوب جهانی و ورود بیش از ۲۵ میلیون شرکت
به آن و جالب تر ورود بازاریابان آنلاین قریب به دو میلیون نفر باعث شد تا بنیانگذار آن ، از اینستاگرام به عنوان بزرگترین موجودیت جهان نام ببرد.

اما قطعا این اطلاعات آمار جهانی در ایران ، سبب انگیزه در داشتن یک پیج اینستاگرام برای کسب و کار در افراد صاحب مشاغل نشده است.
با هر یک صحبت کنیم قطعا شخصی را می‌شناسند
که از طریق داشتن یک پیج اینستاگرام فروش بی نظیری را تجربه کردند
و این دقیقا همان بزرگترین دلیل خوب برای داشتن یک پیج و همینطور بزرگترین اشتباه تبلیغاتی است!

همینطور که در ابتدای امر گفته شد، یکی از راه های موفقیت پافشاری روی باور های درست است!
اما بسنده کردن به همین نکته بزرگترین ضربه را خواهد زد.

ابتدا باید راه خود را مشخص کنیم که دنبال فروش هستیم یا تبدیل شدن به یک برند ،
چون هر دوی آن راهی متفاوت دارند . حال بعد از نتیجه گیری و تعیین راه خود باید تصمیم بگیریم که دنباله رو کدام شیوه خواهیم بود.

یکی از تفاوت های عمده ی این دو راه این است، کسانی که تنها به فکر فروش هستند
صرفا تبلیغات در زمان را تنها سرلوحه خود قرار می‌دهند و از قانون ناخدا و باد استفاده می‌کنند،  گاهی هم باد سبب موفقیت نسبی ناخدا می‌شود،

اما در آخر جایزه‌ی بزرگ را باید به باد داد ، اما کسانی که فکر برند شدن هستند زمان در اولویت اول انتخاب تبلیغات شان نیست . آنها یک برنامه‌ی دراز مدت دارند و هدف را صرفا روی یک راه متمرکز نمی‌کنند.

تفاوت برندینگ با تبلیغات

برندینگ در ایران کمی متفاوت تر از کشور های دیگر است، کسانی که روزی را به تبلیغات در تلگرام برنامه ریزی می‌کردند با اعمال فیلترینگ سقوط کردند و همچنان کسانی که امروز در اینستاگرام سرمایه گذاری کردند امیدوار نباشند ،
حتی اگر از فیلترینگ آن نیز بگذریم نباید فراموش کنیم که روزی ممکن است به سرنوشت غول های گذشته همچون فیسبوک مبتلا شود.

هوش تبلیغاتی و استفاده از تاکتیک های جدید و یا درگیری ناخودآگاه ذهن مخاطب به محصول خود ،
از جمله راه های رسیدن به برندینگ میباشد و این از ذهن فروشندگان که من اسم آنان را می‌گذارم فروشندگان فصلی به دور است .

بزرگترین سرلوحه ای که باز هم این فروشندگان فصلی را به گمراهی کشانده ، تقلید تبلیغاتی است ،
که این خودش به تنهایی یک فاجعه ی بزرگ است . هزاران نفر با یک شعار تبلیغاتی !!! خیلی تأثر برانگیز است.

هر یک از ما نفراتی را می‌شناسیم که توانسته اند با یک ایده به موفقیت در زندگی دست یابند ،
بر فرض مثال یک تعریف مشابه از آن در فرهنگ ما وجود دارد که می‌گوییم فلانی مغزش کار کرد ،
ولی بد طینت ها هم می‌گویند شانس در خونه اش را زد.

چرا ما نتوانیم در کسب و کار خود تنها یک جرقه برای روشن شدن موتور پیشرفت بزنیم !؟
مقاله بعدی با عنوان تاثیر شعار های تبلیغاتی در افکار مخاطب می‌تواند برای شما جرقه ای ایجاد کند تا شعار تبلیغاتی خود رو عوض کنید .
✍

نویسنده:میرا